Tuesday, November 6, 2007

قسمت چهارم

بینندگان و شنوندگان عزیز ، شرکت کنندگان گرامی ، لیدی اند جنتلمن ، آماده باشید که با مهمترین کشف دوران میخواهید روبرو شوید: بادکنک را هرچه بیشتر فوت کنید بیشتر باد میشود. بر احساسات و اعصاب خود کنترل داشته باشید هنوز ادامه دارد : هر وقت هم که ولش کنید باد ازش در میرود. میدونم که درکش برای شما یک کمی مشکل است پس آسون ترش میکنم. اشرف ور پریده که معرف حضور هست ؟ هنوز درست و حسابی از درخت پایین نیامده و لنگ در هوا ، از سر بیکاری بجای دیدن، شنیدن ، بویدن ومابقی کارهایی که تا کنون مشغول به آن بود، شروع به تصور هر چیزی میکند. بجای اینکه درخت روبرویی را ببیند در فکر درختان آنطرف تپه میباشد. ممکن است هیچ وقت هم مجال این را نداشته باشد که به پشت تپه برود ولی باز هم درخت روبرویی را نگاه نمیکند . حال میخواهیم با یک فرمول آزمایشگاهی قضیه درخت و باد کنک رو با هم پیوند بزنیم. دیدن تصویراطلاعاتی را به مانند باد وارد مغز که همان بادکنک است، میکند . اگر که این اطلاعات بجای احساس پنجگانه بوسیله تصور و خیال به داخل مغز برود چه اتفاقی می افتد؟چه بادکنک مضحکی؟.آیا اشرف باد شده میتواند قبول کند که بادکنک از هیچ پر شده است ؟ خیر پس چه خاکی برسر خود میریزد؟ اینجاست که بزرگترین اشتباه بشریت رخ میدهد :هر چه که دیده نمیشود بجای اینکه کوچکتر شود ، بزرگتر میشود .از آنجایی که انسان لنگ در هوا برای تصورات خود هیچ محدودیتی نمیشناسد بدون وقفه بادکنک را باد میکند و چون مغز خود را بزرگتر میبیند فکر میکند آنچه را که وارد مغز شده است بزرگ میباشد. حالا اگر میخواهید با یک انفجار اتمی روبرو شوید کشف اخیر یعنی قانون بادکنک را در کشفیات قبلی ضرب کنید . اوه اوه چه گند و گهی که به بار نمیاد.تا بعد.